Monday, October 25, 2004

اولین کلمه درست غیر ارادی : نه

سلام گلم
توی حرفای قشنگی که میزنی علاوه بر اَ اَ اِ آ او ای حرفای ن و گ و م رو هم به کار می بری. خیلی قشنگ میگی "نه" به جا و بی جا که بعضی وقتاش خیلی به جاست و من و بابایی کلی می خندیم. البته بیشتر وقتا بابایی به این می خنده که من چنان جدی جوابتو میدم که انگار تو واقعاً می فهمی داری چی میگی
اولین باری که نه گفتی من و بابایی توی آشپزخونه نشسته بودیم و داشتیم ناهار می خوردیم و تو توی نی نی لا لایت مشغول غر زدن بودی. من رو کردم بهت و گفتم:
- مامانی میذاری من ناهارمو بخورم بعد بیام به شما غذا بدم ؟
تو : نه نه
من و بابایی :

یکشنبه پیش دکتر کریمی اینا افطار خونه ما بودن و یه پسر 7 ساله دارن به اسم امید. از وقتی که اومدن و نشستیم سر سفره تو شدیداً محوش شده بودی و اونم ظاهراً خوشش اومده بود. در بین صحبت ها دکتر کریمی گفت که امید یه ایده ای داره و میگه که هر کس هر جا به دنیا بیاد زبون اونجا رو بلده و به ما میگه که من به شما فرانسه یاد دادم (امید فرانسه به دنیا اومده) و یه روز اومده بود به من می گفت که این پسر همسایه انگلیسی هم بلده حرف بزنه. میدونی چرا؟ چون ونکوور به دنیا اومده و خلاصه با این پیش زمینه ذهنی دکتر کریمی به امید گفت که خوب علیرضا هم سوئیس به دنیا اومده دیگه. تو برو باهاش فرانسه صحبت کن حتماً می فهمه
چند دقیقه بعد امید اومد گفت که بابا من باهاش فرانسه حرف زدم ولی اون فارسی جوابمو داد
پ.ن. تو در جواب امید یه دونه از اون نه نه های نازت گفته بودی

0 comments: