Monday, December 06, 2004

اولین شیر غیر مادر

سلام مامان گلی
جمعه که رفته بودیم دکتر، گفت که وعده های اول شب رو میتونم بهت شیر خشک بدم. فکر کنم دیده بود اگه شما همینجوری پیش بری از الان جزو قویترین مردان جهان میشی و میزنی رو دست باباییت یعنی دید که شما وِری وِل گروئینگ می کنی و با اینکه اون اولش جزو نی نی های کوچولو بودی، الان جزو کوچولوهای کُپُلو هستی، برای همین گفت که برای اینکه من راحت تر باشم و شب هم شیرم بیشتر باشه، یه وعده بهت شیر خشک بدیم.
پریروز برای اولین بار بهت شیر غیر مادر دادیم. برای اینکه نکنه یه موقع بهت نسازه، اول یه 60 سی سی درست کردم( الان باید هر وعده 130 سی سی بخوری ) و سر شیشه رو هم عوض کردم و یه سر شیشه اسمال انداختم ولی بازم فرت و فرت ازش شیر میومد. خلاصه که خوردی، اونم چه خوردنی، قلپ قلپ میدادی پایین و نوش جان میکردی و به محض اینکه تموم شد و شیشه رو از دهنت در آوردم چنان جیغ بنفشی کشیدی و گریه ای سر دادی که وقتی جمعه دکتر بهت واکسن زد، اینجوری گریه نکردی. خوشبختانه این صحنه به گونه ای طبیعی توسط هنرمند عزیز، بابایی، ضبط شد و به تاریخ پیوست. دیشب هم مامانی و بابا جهان اینا فیلمشو دیدن و کلی از این کولی بازی ای که شما سر همش 70 سی سی شیر ناقابل در آورده بودی، بهت خندیدن


اینم یه عکس از همون هنرمند عزیز مذکور در شکار لحظه ها




--------------------------------------------------------------------------------

این هفته رو خیلی دوست دارم. دو تا اتفاق خیلی خوب توش افتاده که یکیشو ارکات اعلام کرده اون یکی رم خودم اعلام می کنم

کسی میدونه چه بلایی باید سر این بلاگر آورد که بذاره فارسی و انگلیش قاطی بنویسم ؟

0 comments: