پسرك گلدونه ام
از پريروز به طور يه دفعه اي ياد گرفتي بشيني.خيلي عجيب بود چون لوزان كه بوديم 3-4 ثانيه بيشتر نميتونستي خودتو نگه داري. پريروز شروع كردي به نشستن به مدت طولاني تر و طولاني تر و از ديروز قشنگ قشنگ ميشيني و اگه بخواي بيفتي اغلب با بلند كردن دستاي كوچولوي نازت تعادلت رو حفظ مي كني و امروز ديگه خيلي به ندرت ميفتادي. سعي ميكنم هميشه پشتت يه بالش روي زمين بذارم كه اگه افتادي سرت درد نگيره. وقتي هم كه ميفتي تندي سعي مي كني خودتو بلند كني. شديد دوست داري بشونيمت و پاتو واكنيم و يه چيزي بذاريم جلوت. خيلي فرقي نداره چي باشه چون از هر قسمي كه باشه( خوردني؛ پوشيدني؛ ظرف؛ و از همه مهمتر جعبه دستمال كاغذي چشمك!!!) به راحتي 15-20 دقيقه سرتو گرم ميكنه( تازه همشم ميخواي بخوري همشونو ) و هر دفعه كه تو با نازي تموم ميشيني و با ادا اصولات خنده رو لباي ما مياري؛ من همش فكر مي كنم كه جاي بابايي خالي و كلي حرف بابايي رو باهات ميزنم كه نكنه يه وقت از يادت بره
عليرضا ! اونو ول كن. يه لحظه دايي رو نيگا
-----------------------------------------------------------------
براي نوشتن همين چند خط چقدر علاف شده باشم خوبه؟!!!! ... دلم براي سه تا چيز تو لوزان تنگ شده... اينترنتش... خيابوناي آروم و خلوتش و كلاً راهنمايي رانندگيش... و يكي از مستأجراي آپارتمان خيابون گليسين شماره 12
از پريروز به طور يه دفعه اي ياد گرفتي بشيني.خيلي عجيب بود چون لوزان كه بوديم 3-4 ثانيه بيشتر نميتونستي خودتو نگه داري. پريروز شروع كردي به نشستن به مدت طولاني تر و طولاني تر و از ديروز قشنگ قشنگ ميشيني و اگه بخواي بيفتي اغلب با بلند كردن دستاي كوچولوي نازت تعادلت رو حفظ مي كني و امروز ديگه خيلي به ندرت ميفتادي. سعي ميكنم هميشه پشتت يه بالش روي زمين بذارم كه اگه افتادي سرت درد نگيره. وقتي هم كه ميفتي تندي سعي مي كني خودتو بلند كني. شديد دوست داري بشونيمت و پاتو واكنيم و يه چيزي بذاريم جلوت. خيلي فرقي نداره چي باشه چون از هر قسمي كه باشه( خوردني؛ پوشيدني؛ ظرف؛ و از همه مهمتر جعبه دستمال كاغذي چشمك!!!) به راحتي 15-20 دقيقه سرتو گرم ميكنه( تازه همشم ميخواي بخوري همشونو ) و هر دفعه كه تو با نازي تموم ميشيني و با ادا اصولات خنده رو لباي ما مياري؛ من همش فكر مي كنم كه جاي بابايي خالي و كلي حرف بابايي رو باهات ميزنم كه نكنه يه وقت از يادت بره
عليرضا ! اونو ول كن. يه لحظه دايي رو نيگا
-----------------------------------------------------------------
براي نوشتن همين چند خط چقدر علاف شده باشم خوبه؟!!!! ... دلم براي سه تا چيز تو لوزان تنگ شده... اينترنتش... خيابوناي آروم و خلوتش و كلاً راهنمايي رانندگيش... و يكي از مستأجراي آپارتمان خيابون گليسين شماره 12
0 comments:
Post a Comment