Friday, March 09, 2007

براي دلي تنگ



بابايي مهربون كه دلت مي خواد از پسركت بشنوي ، اينها رو براي دل تنگ تو مي نويسم

محمد مهدي ( پسر عمه عليرضا ) داشت از سر و كول باباش بالا مي رفت كه ديدم پسرك كه در حال نگاه كردن بود ، يه دفعه رفت توي اتاق و دمر روي مبل بزرگه ي اتاق دراز كشيد. سريع گرفتم چه اتفاقي افتاده. رفتم سراغش و گفتم از چيزي اذيت شدي مادري؟ سرش رو به علامت نفي تكون داد... گفتم چيزي مي خواي؟ دوباره سرش رو به علامت نفي تكون داد... دل رو زذم به دريا و گفتم : دلت براي بابا حميد تنگ شده؟ يه دفعه با يه بغض و حزن خاصي گفت : ويييي... براش كلي گفتم كه بابا هم دلش براي تو خيلي تنگه و ما ده روز ديگه ميريم پيشش و از اين حرفا... خلاصه راضي و خوشحال شد و برگشت به بازي كردن

چند شب پيش با ددي و ماماني و خاله صفورا داشتيم مي رفتيم خونه بابا شاپور،‌ پسره به شدت داشت بلبل زبوني مي كرد و تا ماشين پليس ميديد نداي " اوه وواتوغ پليس " – ماشين پليس- اش مي رسيد به آسمون و تا بابا مي پييچيد مي گفت : " ددي سه تورنه" – ددي پيچيد- تا تند مي رفت مي گفت : " ددي سه ويتغه" - ددي تند ميره- تا به دست انداز مي رسيد مي گفت " اوه ددي سه موا كي تنبه" – اوه ددي افتادم – و از اين تفصيلات... بعدش هم شروع كرد به شعر خوندن و شعر تكرار كردن... بعد از اينكه يه دور با من همه شعر هاي فرانسه اش رو خوند و تازه اسم دو سه تا شعر ديگه رو هم گفت كه من تا حالا نشنيده بودم ازش ، بابا و مامان شروع كردن به خوندن يه سري شعر فارسي... از همش خوشش ميومد و تا تموم ميشد مي گفت : "آنكغ" – دوباره – تا اينكه رسيدن به اين شعر كه :
يه مرغ خوبي داشتم
خيلي دوسش مي داشتم
شغال اومد و بردش
سرپا نشست و خوردش
شغال ده بالا
خير نبيني ايشالا
بگو ايشالا ايشالا


تموم كه شد ، هيچي نگفت. بهش گفتم : خوب بود؟ مي خواي دوباره بخونيم؟ گفت
No, c'est rigolo ca

يعني نه اين مسخره است

12 comments:

Anonymous said...

سلام. ايشالله كه اولي هستم .
در كمال نااميدي صفحه رو باز كردم و تا چشمم افتاد به تاريخ كه عوض شده گل از گلم شكفت:P
من فكر ميكنم عليرضا نسبت به هم سن و سالهاش خيلي بهتر صحبت ميكنه و هوش خيلي خوبي داره. خدا حفظش كنه :X

Hamid said...

Salam
haal kardam kolli az khoondanesh.
ishalla behetoon khosh begzare.
ya hagh

Anonymous said...

cheshmet roshan maman maryam .... babaie jaie raftan?????? man nafahmidam khob in posto.
vali tikeye shere in agha khoshtipe akherate bahal bood:*
fadat besham man khale:*:*:*:*:*

maman maryam chera ax nazashti???????

Anonymous said...

azize delam omidvaram hamishe haminjoori deletoon asheghe ham bashe va khoda be ham bebakhshadetoon. keif mikonam az khoondane asheghanehat. pesarake nazaninamo beboos .

Nastaran

Anonymous said...

salam
bazam safe tavile nazarat?

ay ay ay az daste adamaye mohafeze kare enhesar tlabe ghodrat paraste...

vay ke eterafesh kheili sakhte va zaye! vali gahi adam delesh baraye pesaretoon bishtar az khodetoon tang mishe:D albate gahi! faghat bazi vaghta :D
khosoosan ke bad az ye modat pesarak adamo tahvil begire...

vayyyyy... amoo " ?nnan " goftanesh ke dige...
makhsoosan dafeye akhar ke mesle hamoon bar ke hamid hamid hamid hamid ... (khob vaghean ye band migoft hamid va adam haal mikard) migoft ?nan ?nan ?nan... :D

khoda hefzesh kone

dar panahe khoda

Anonymous said...

سلام. خوش مي گذره؟ اميدوارم هميشه خوب و خوش باشين. بابا اين بچه گناه داره چرا اينقدر بايد دوري بكشه؟ ايشالا هميشه كنار هم باشين و شاد و برقرار.

Anonymous said...

قربون اون دل تنگش برم شاهزاده کوچولو

Anonymous said...

آخي الهي قربونش برم. خوب آخه اين كلمات نامهربون مثل خير نبيني و از اين چيزها با دل مهربون اين عسلك خوشمزه جور در نمي ايد.
توروخدا به جاي من يه ماچ گنده ازش بكنين. خوشحالم كه پيش خانواده بهتون خوش ميگذره. شاد باشي عزيزم.

Anonymous said...

ای جانم.با این پسر احساساتی چکار کنیم.
مریم جون ننوشتی وقتی تورو دید چکار کرد؟

Anonymous said...

قبلی من بود!
یک مامان

Anonymous said...

salaam.bichaare babaee...

Anonymous said...

به ایران خوش امدید