Sunday, January 31, 2016

ژانویه 2016


تو مدرسه یکی از بچه‌ها اومده به پسرک گفته به من فحش فارسی یاد بده. پسرک هم بهش یاد داده بگه: من بی‌ادب ام. بعد رفته به اون یکی پسر ایرانیه مثلا فحش بده بهش گفته: من بی‌ادب ام. اونم بهش خندیده. اومده به پسرک گفته مطمئن ای اینی که به من یاد دادی فحش ئه؟ :))‏


سه هفته پیش اینا بود داشتیم با پسرک شطرنج بازی می‌کردیم. بعد من یه حرکتی کردم، هی فکر کرد نفهمید مقصودم از این حرکت چی بود. بعد برگشته می‌گه: آر یو کوکینگ سامتینگ دت آی کنت سی ترو د اسموک؟... در حالی که حال کردم از این اصطلاحی که به کار برده گفتم چه قده خوب و به‌جا این رو به کار بردی. از کجا شنیده بودی؟ گفت از هیچ جا. همین‌طوری یهو به کله‌ام اومد. از شما چه پنهون باورم نشد اومدم گوگل کردم دیدم نیست واقن چنین اصطلاحی. بعد برای محکم‌کاری از یه دوست خفن مترجمم هم پرسیدم و بعد چناااااان خرکیف شدم از این تعبیری که به کار برد که حد نداره... حالا دیگه این شده یه اصطلاح بینمون که هر کی سر از کار اون یکی در نیاره می‌گه: Are you cooking something that I can't see through the smoke? :))


بعد تازه یه کم بعدترش یه حرکتی کردم که این بار فهمید دارم چی کار می‌کنم. برگشته این دفعه می‌گه: You're trying to cook something so that I can't see it through the smoke, but what you don't know is that I have goggles on. :))) بچه پررو :دی


یه بار دیگه داشتیم شطرنج می‌زدیم بعد یه جا یه حرکتی کرد، از این حرکت‌ها که خون به پا می‌شه و هی چند تا مهره دومینو وار می‌خوره. بعد من پروسه رو دنبال کردم و دیدم آی کنت سی وات هیز کوکینگ ترو د اسموک! بهش گفتم: عجب حرکت اشتباهی کردی علیرضا. خیلی جنوئین برگشت گفت: نه. چرا اشتباه کردم. اگر بیای اینجا با فولان چیز فولان رو می‌زنم، اگر فولان کنی بیسار می‌کنم و اگر هم بیای اینجا با اسبم می‌زنم‌ات... یهو گفتم: اووووه! چرا من اون اسبه رو ندیدم اون‌جا؟... بعد دیگه می‌خواست من رو بکشه :)) چون اگر حرکت رو کرده بودم رخم رو مفت و مجانی داده بودم رفته بود!


چند روز بعدش دوباره سر بازی یه جا که داشتم فکر می‌کردم بهم می‌گه: به چی داری فکر می‌کنی؟ ایتس آبویس وات یو شود دو.. می‌گم: واقن؟ برای من آبویس نیست. به نظر تو باید چی کار کنم؟ می‌گه: هاها. فکر کردی مثل اون دفعه می‌تونی گولم بزنی؟ می‌خندم و می‌گم: نه، من تصمیمم رو گرفته‌ام که چی کار کنم. قول می‌دم اگر اونی که تو می‌گی نبود، همون کار خودم رو بکنم... بعد گفته و اکچولی حرکت اون خیلی بهتر بود ولی من حرکت خودم رو کردم و خیلی فرقی در اوضاع نکرد و بعد اون یه حرکت چرت دیگه کرد. بهش می‌گم: هاها. خب حالا اون حرکت تو رو می‌کنم. می‌گه: نوووووو... می‌گم: خب تو که فرصت داشتی یه حرکت دیگه. چرا خودت رو از این وضعیت نجات ندادی؟... یه سری به نشانه تاسف تکون داده و می‌گه: آیم تو اسمارت فور مای‌سلف (وات اور دت مینز :)) )


The Dr: You should have a flu vaccine. You can have it as a shot or a nasal drop. Pesarak: I prefer the shot. The Dr: You're the man. I like you. I also always take it as a shot. Pesarak: Yeah. I did a comparison in my mind and I thought It's not gonna hurt as much as when I fell down during rollerblading and all my arm was bruised and black! / Time to show off guys! 


پارسال سر کنسرت آخر کلاس پنجم یادتون ئه چه گلی کاشته بود؟ زود رسیده بودیم و آقا رفته بود چند دیقه توی حیاط مثلا، بعد همه منتظر شروع کنسرت نشسته بودن ایشون تشریف‌فرما نشده بود و نگو داشته بسکتبال بازی می‌کرده تو حیاط.... حالا هنر امروزشون چی بوده؟ عکس رو نیگا کنین خیلی نیازی به توضیح نیست. بعله. درس‌کد، آل بلک بوده و ایشون یه ربع قبل از حرکت به بنده گفتن و بعدش هم فرموده‌اند که آقامون گفته عیبی نداره اگر نداشتین یه چیزی نزدیک بهش بپوشین. این ئه که همــــه مشکی پوشیده بودن جز حضرت آقا. جاش نفر اول ردیف دوم بوده منتها چون مشکی نپوشیده بوده برای اینکه خیلی تو چشم نباشه جاش رو با نفر دوم عوض کرده‌ان!‏



پریروز اومده می‌گه: داشتم می‌اومدم خونه، این دختره که بهت گفته بودم یهو دیدم بهم گفت شالم داره از کوله‌ام می‌افته. می‌گم: کدوم دختره که بهم گفته بودی؟... می‌گه: همونی که بهم گفته بود دوسم داره. می‌گم: جزمین؟ می‌گه: نه بابا. می‌گم: روبی؟ می‌گه: نه نه...می‌گم: اونی که بهت شماره داده بود؟ می‌گه: نــــه!... در حال خاک وچوک کردن می‌گم کی پس؟.. می‌گه: دتس نات د پوینت. خوب شد شالم گم نشد!‏



پسرک یه مدتی می‌اومد می‌گفت: مامان خیلی ایمبرسینگ ئه. این جزمین یهو پیداش می‌شه میاد دست من رو می‌کشه می‌خواد باهاش برم! بعد ایشون یه ماه پیش از پسرک خواسته بوده که باهاش بره ایونت رقص مدرسه. پسرک هم بهش گفته بوده که من اصن معلوم نیست بیام و اگر هم بیام، تنها میام. اونم ظاهرا یه مقداری شاکی شده بوده و رفته بوده از یه پسر دیگه خواسته بوده. بعد شب ایونت پسرک اومده می‌گه: جزمین رو بهت گفتم دیگه که رفته به جفری اِس گفته باهاش بیاد دنس. می‌گم: آره خب؟.. می‌گه: بعد اومده هی جلوی من دست جفری اس رو می‌گیره و مثلا می‌خواد من رو جلس کنه. اند آیم لایک وات آر یو دویینگ؟ خب اگر من می‌خواستم جلس بشم که خودم میومدم باهات! / کی این‌قدر بزرگ شد این؟



بند محبوب پسرک مرون5 ئه و آهنگ مورد علاقه‌اش ازشون شوگر. اولین باری که شوگر رو توی ماشین پلی کردم، همین‌طور که داشت می‌خوند باهاش، وقتی به اون‌جاش رسید که می‌گفت: "یور د وان تینگ، وان تینگ آیم لیوینگ فور" انگشت اشاره‌اش رو گرفت به سمت من و چنان نگاه مهربونانه‌ای بهم کرد که در دل به تمام دانشمندان دنیا فحش دادم که هیچی برای کپچر کردن لحظه‌ها با تمام تصویرها و حس‌ها و صداها و بوهاش پیدا نکردن...‏