بهت میگم: جوجو. میگی : تو جوجو یی! میگم: من به این بزرگی ام. میگی: خب جوجوها بعضی موقع ها بزرگ میشن !! :دی
میگم : علیرضا ! تو چرا چشات اینقدر قشنگه؟ میگی : خب خوشگلم دیگه !!!!ا
ماه رو که دیدی گفتی : « واااااااای چقدر قشنگه ، خدا درستش کرده ، چه کار خوبی کرده ، یه ماه ساخته ، گذاشته وسط آسمون.... » بعد وقتی به مقصد رسیدیم دوباره تو آسمون ماه رو دیدی و گفتی : « اااا ، ماه هم با ما اومد اینجا » :دی
نمی دونم چی کار کردی که از دستت شاکی شدم
من : دارم کم کم از دستت عصبانی می شم ها
تو : مگه من پسر تو نیستم
من : چرا
تو : مگه آدم از دست پسرش عصبانی میشه !!!!!!!!!!!!!!!!ا
آخه من از دست این زبون تو چی کار کنم