من می نویسم تو خودت قضاوت کن ببین کدومش بدتره. کدومش حال گیریش بیشتره. کدومش لب و لوچه آدمو آویزون تر می کنه. کدومش آدمو بیشتر وا میداره به اینکه سرشو رو شونش خم کنه، ابروهاشو بندازه بالا، دهنشو باز کنه و با یه مکث بگه وااای علیرضا، مامانی من که همین الان عوضت کردم
- وقتی پمپرزتو بستم، رفتم دستشویی، اون کثیفه رو انداختم تو سطل آشغال، دستامو شستم، اومدم پیشت و دارم باهات حرف می زنم که یه دفعه یه صدا میاد...
- وقتی پمپرزتو بستم، رفتم دستشویی، اون کثیفه رو انداختم تو سطل آشغال،دارم دستامو می شورم که یه دفعه یه صدا میاد...
- وقتی پمپرزتو بستم، رفتم دستشویی، هنوز اون کثیفه رو ننداختم تو سطل آشغال که یه دفعه یه صدا میاد...
- وقتی پمپرزتو بستم، هنوز نرسیدم به دستشویی که یه دفعه یه صدا میاد...
- وقتی هنوز پمپرزتو نبستم که یه دفعه یه صدا میاد...
و تو هم لابد فکر می کنی که خنده مامان از خوشحالیشه و اصلاً به ذهنتم نمی رسه که مامان بهت میگه که گل پسر آخه یه ذره به فکر جیب باباییت باش. حداقل بذار با پولاش برات اسباب بازی بخره نه پمپرز !!! حالا بگو ببینم روزی چند بار یکی از اون اتفاقای بالا بیفته خوبه ؟؟
حالا تو هی با اون چشمای خوشگلت منو نیگا کن و زبون درازی کن